جهانگیر گلزار – وجدان تاریخی و کتاب خیانت به امید

 

جامعه  وجدان تاریخی دارد و اگر به این وجدان با یافتن آگاهی ها همانگونه که تاریخ رخد داده است نپردازد آن وجدان را با ضد اطلاعات می تواند از کار آیی انداخت و آرام آرام مطیع قدرت حاکم نمود .

در هر جامعه استبدادی و همچنین در جامعه استبداد زده ما  مردم و مخصوصا جامعه جوان بایستی از تاریخ و مخصوصا تاریخ معاصر خود و روند تحولات به استبداد و چرایی و چگونگی عملکردهای افراد و گروهها آگاه گردند تا از تجربه گذشتگان درس گرفته و به صفت جمعی کوشش نمایند   تا دیگر استبداد تکرار نگردد . انسانها در روش تجربی و با آموختن از گذشتگان می توانند خطاهای گذشته را تکرار نکنند .

نمی شود در باره گذشته کلی گویی کرد و یا بنا به گفته چند نفر که خاطرات روزانه خود را در مدار زندگی روزانه تعریف می کنند و به استناد نظر آنها گذشته را شناخت و  قضاوت کرد .

مهمترین ملاک برای تحقیق و تحلیل در گذشته و چه در حال ، حقوق انسانها و حقوق شهروندی آنها و حقوق طبیعت است . می دانیم که از ویژگیهای حق ، همه زمانی و همه مکانی بودن حق است .

امر مهم این است که بدون آگاهی یافتن از گذشته و آگاه شدن از تجربه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی گذشته  نمی‌توانیم حال  و مخصوصا آینده خود را بسازیم . مثلا هر جوان اگر به این سوال اندیشه کند :
چرا ایران به این شکل فعلی اداره می‌شود؟ آیا از قبل از انقلاب مردم خواهان حاکم بودن ولایت لفقیه بر کشور بودند ؟ آیا می خواستند آنها را شکنجه و اعدام کنند ؟ آیا می خواستند که آزادیها بسیار محدود باشند ؟ چرا آزادی‌های سیاسی محدود هستند ؟ چرا احزاب درون نظام ضعیف ، وابسته  به محور استبداد و ناکارآمد هستند ؟  چرا و چگونه در کشور ما ایران بعد از انقلاب مردم در سال 57 ، برای رسیدن به آزادی و استقلال ، بجای شاه ولی فقیه بر همه چیز حاکم گردید ؟

جوان امروز با یافتن پاسخ به سوالات خود البته بر اساس روش تاریخ آنگونه که رخ داده است ، بهتر می تواند مطالبه گر باشد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند .

به این نکته بایستی توجه نمود ، در کشورهایی که در زمان ما دمکراسی حاکم است نیز در طول تاریخ خود ،کوششهای فراوان برای رسیدن به امروز خود کرده اند و از تجربه آموخته اند و کوشش نموده  کمبود ها و اشتباهات را تصحیح کنند و تحول بسوی دمکراسی را ممکن نمایند .

وقتی نسل جوان تاریخ خود را نشناسد، آسانتر  تحت‌ تأثیر روایت‌های جعلی قرار می‌گیرد .
آشنایی با تاریخ باعث می‌شود که جامعه در برابر تحریف، سانسور یا روایت‌های افراطی ، استقلال فکری داشته و هر دروغی را باور نکند  .

قدر مسلم اینکه  دمکراسی از دل کوشش مدافعان استقلال و ازادی و حقوق بشر در وطن بیرون می اید . و حاصل کوشش تک تک مردم می باشد .

جوان امروز وطن ما ایران برای اینکه در حال و در آینده دچار استبداد جدید نشود باید دقیق بداند که در پس انقلاب سال 57 چه اتفاقاتی افتاد ، چرا افتاد ، و این اتفاقات چه پیامدهایی داشت .

در وطن ما سانسورها که ساخته ذهنیت استبداد حاکم است سعی بر این دارند که واقعیت آنچه بر مردم  رفته را در پرده ای از انواع سانسورها بیان کرده و به نگارش و تصور در آیند  تا جامعه متوجه این امر نگردد که مسبب همه  فسادها و جنایتها استبداد فقیه و هرم قدرت او می باشد .

در استبدادها کوشش می شود آن کسانی که مدافع حقوق همگان بوده اند را مقصر و فاسد نشان بدهند و با انگ زدنها و برچسبها و سانسورها از ذهنیت جامعه آنها را پاک کنند تا الگویی برای ایستادن بر حق، قابل دسترسی نباشد و جامعه خود را در استبداد ناچیز ببیند .

برای انکه استبداد نتواند بر کشور بعد از انقلاب حاکم گردد و مردم نقش رهبری خود را از دست ندهند، بنی صدر به عنوان رئیس جمهوری به مدت 10 ماه و 20 روز قبل از کودتا علیه او در 30خرداد 1360 به مردم ایران گزارش روزانه می داد و به آنها متذکر می شد که استبداد جدید در حال بازسازی است . گزارشات او بیش از 1200 گردیده و تحت نام کارنامه و یا روزها بر رئیس جمهور چگونه می گذرد انتشار یافته اند  . وی  کوشش می نمود،  بنا بر نوشته ها و گزارشات خود نگذارد که استبداد جدیدی در کشور ساخته و حاکم شود .

نسل جدید مخصوصا باید بداند که چگونه قانون اساسی پیشنهادی که حق حاکمیت، از آن مردم بود را با وارد کردن اصل ولایت فقیه و دادن اختیارات تحت محتوای نظارت فقیه و تغییر آن  در سال 68 و وارد کردن  اصل ولایت فقیه به ولایت مطلقه فقیه تغییر کرد و ولی فقیه اختیارات  11 گانه و فوق قانون یافته  و وی  پاسخگو به مردم و حتی مجلس  در مقابل این اختیارات و عملکرد خود نیست   .

چرا در اولین انتخابات ریاست جمهوری که شورای نگهبانی وجود نداشت و هر کس می توانست کاندیدای ریاست جمهوری بگردد در بین 9 کاندیدایی که به صفت ملی شناخته شده بودند ، ابوالحسن بنی صدر با اکثریت آرا از طرف مردم انتخاب شد ؟ و چرا حسن حبیبی که نماینده حزب جمهوری اسلامی و سازمان اکثریت و حزب توده و نهضت ازادی و روحانیت قم بود ، کمتر از  5 درصد رای آورد ؟

چرا ستون پایه های جدید از سپاه و بسیج و دادگاههای انقلاب و بنیاد مستضعفین در کشور ساخته شدند ؟ و در خدمت قدرت جدید فعال گردیدن ؟ و چرا بنی صدر مخالف آن ستون پایه ها بود ؟

چگونه انقلاب به ضد انقلاب تبدیل شد ؟

چگونه ملایان نالایق بر وطن حاکم شدند ؟

چگونه احزاب سیاسی  به دفاع از استبداد جدید فعال شدند ؟

چرا آزادیخواهان سانسور و تنها گذاشته شدند ؟

چرا جنگ 8 سال طول کشید و چرا در خرداد 1360 که رئیس جمهوری امکان ادامه جنگ را با پیروزی ممکن نموده بود و گرفتن غرامت به مقدار 90 تا 120 میلیارد دلار از عربستان سعودی در حال گفتگو بود کودتا را خمینی و حزب جمهوری اسلامی بر ضد اولین رئیس جمهور اجرا کردند و کودتا را بر پیروزی در جنگ ترجیح دادند و جنگ 6 سال ادامه یافت و با شکست و خوردن جام زهر از طرف خمینی تمام گردید ؟

چرا افراد طرفدار آقای خمینی و حزب جمهوری اسلامی به سفارت آمریکا حمله کردند  و کارمندان سفارت 444 روز به اسارت آنها در آمدند و ایران در عمل با تحریم اقتصادی آمریکا بخاطر این عمل به گروگان آمریکا در آمد ؟

چرا آقای خمینی در مقابل مردم گفت اگر 35 میلیون بگویند بله من می گویم نه و یک نفر در مقابل تمام ملت قرار گرفت و حق حاکمیت را از تمام مردم صلب  نمود  ؟

چرا بنا بر 11 دلیل بر ضد اولین منتخب تاریخ ایران بنی صدر در مجلس ملایان کودتا شد ؟

چرا بنا بر حکم گیلانی بنی صدر به 7 بار اعدام محکوم گردید ؟ دلایل اعدام کدامها بودند ؟ آیا دلایل اعدام موافق حقوق شهروندی و ملی بودند و یا بر ضد حقوق شهروندی و ملی جامعه ایران بودند ؟

این سوالها و سوالهای بیشماری را اولین منتخب  ایران آقای ابوالحسن بنی در در کتاب خیانت به امید پاسخ  داده است  .

در پایان کتاب خیانت به امید آقای بنی صدر  12 انتقاد از خود کرده است تا  نسل جوان برای ساختن فردای خود از آنها درس گرفته و امکان رسیدن به دمکراسی را ممکن نماید .

این کتاب با 625 صفحه  در سایت آقای بنی صدر جهت پیاده کردن و مطالعه نمودن موجود است و خواندن آن را به هموطنان پیشنهاد می کنم .

در جوامع استبداد زده اکثر زندگینامه ها را بعد از مرگشان انتشار می دهند . اما آقای بنی صدر  در ادامه گزارشات روزانه به مردم بعد از کودتا در  30 خرداد 1360 با شروع به نوشتن این کتاب در مخفیگاه در ایران، به عهد خود با مردم ادامه داده و به روشنگری و آگاهی دادن به مردم ادامه داده است  . بنی صدر کتاب خیانت به امید را در تاریخ 5 مهر ماه 1360 به پایان رسانده یعنی 4 ماه بعد از کودتا و در آن می نویسد این کتاب ادامه گزارشات روزانه به ملت ایران است . و در پایان سال 1360 کتاب انتشار یافت .

آقای بنی صدر مقدمه کتاب را با تجلیل از همسرش شروع می کند  : بنی‌صدر همسرش را شجاع، مقاوم و الهام‌بخش معرفی می‌کند. او می‌گوید که در لحظه‌ای بحرانی، هنگامی که تصمیم گرفته بود تسلیم شود، چهره و رفتار قاطع همسرش باعث شد که تصمیمش را تغییر دهد و راه استقامت را برگزیند.

در مقدمه کتاب در تجلیل از مقام زن در ساختن ایران آزاد و مستقل چنین می گوید:

در روزهاى سخت تیر و مرداد ماه 1360 که هر لحظه انتظار میرفت دستگیر شوم و بقتل برسم، بر آن شدم در مقام وصیت به نسل جوان کشور و برسم سپاسگزارى از نقش تعیین کننده زن،پاره ئى موضوع‏هاى ضرور را درباره بازسازى رهبرى استبداد و ضرورت استقامت در برابر آن، خطاب به همسرم، بنویسم.

     بر این باور بودم که زن هنرمند عرصه زندگانى اجتماعى است، او وقتى آزاد مى‏شود که خلاقیت خویش را بتمامه در این عرصه بدست آورد. عصر و زمان گواهى مى‏دهد که با تمام وجود براى آنکه زن شخصیت و آزادى خویش را بدست آورد کوشیده‏ام و نقش همسر و نزدیکان دیگرم در روزهاى تعیین کننده خرداد ماه شاهد درستى نظر و راستى راهى است که پیموده‏ام. بر این باور بودم و هستم که تا وقتى زن آزاد نشود ونقش اجتماعى خویش را بعنوان عامل تحول و رشد بازنجوید، نه کشور ما و نه کشورهاى مانند ما روز آزادى و استقلال را نخواهند دید و به آرزوى رشد نخواهند رسید. باین دلیل و در مقام احترام به زنان کشور که در انقلاب ایران و در استقامتى که امروز در برابر بازسازى استبداد مى‏کنند، اثر هنرى عظیمى را مى‏سازند که ایران آزاد و مستقل و مترقى است، این کتاب را بعنوان نامه‏اى به همسرم شروع کردم.

 

جهانگیر گلزار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست‌های مرتبط

نویسنده

جهانگیر گلزار

لورم ايپسوم متن ساختگی با توليد سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافيک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

YouTube
YouTube
Set Youtube Channel ID
Instagram